پس از انتشار خبری در تابناک کهگیلویه و بویراحمد مبنی بر «انتقاد شدید عدل هاشمی از وضعیت کهگیلویه!» یکی از مخاطبان با ارسال یادداشتی به این خبر واکنش نشان داد.
در این یادداشت آمده است :
منتقد بودن یا ژست منتقد به خود گرفتن از جمله راهکارهای برخی مسئولان است. اول جهت فرار از پاسخگویی عملکرد دوره مسئولیتی خود و دوم راهی ست برای خود را به تیتر رسانهها رساندن، شیوهای که این روزها مسئولان سابق کهگیلویهی بزرگ علاقهی بسیاری به آن نشان میدهند و هرکدام به نوبهی خود در جایگاه منتقد وضع موجود بدون هیچ اشارهای به نقش خود در این وضعیتی که منتقد آن هستند تنها مسئولان فعلی را به باد انتقاد میگیرند و در قامت فرشتهی نجات برای خود به دنبال ایجاد پایگاه و جایگاه در بین افکار عمومی هستند، جایگاهی که به واسطهی عملکرد خود از دست داده اند
جناب آقای سردار هاشمی پور اخیرا در رشته توئیتی فضای اجتماعی و سیاسی کهگیلویه بزرگ را مورد نقد قرار داده اند و از ارائه طرحهای خود در زمینه آسیب شناسی و رفع موانع توسعه در آیندهی نزدیک خبر داده اند و با استفادهی از کلمه الیگارشیک و متهم کردن مدیریت شهرستان به مدیریت الیگارشی سعی نمود تا پس از ماهها سکوت و بی خبری محض، جایی در بین رسانهها برای خود دست و پا کند.
اما مواضع اخیر ایشان ابهامات بسیاری را برای خوانندگان رشته توئیت ایشان ایجاد کرد از جمله اینکه آیا ایشان با مفهوم الیگارشی آشنایی دارد و با این وجود معتقد است در دل حکومت جمهوری اسلامی که نماد و شاخص مردم سالاری دینی است، الیگارشی آن هم با چنین گسترهای وجود دارد و دولت مردمی ایران اسلامی را متهم به الیگارشی پروری میکند، دولتی که رهبر معظم انقلاب مهمترین توفیق آن را ((زنده کردن امید و اعتماد در میان مردم دانست)) و شاید امثال چنین مواضعی از سمت خواص بود که رهبری نظام را مجبور به گرفتن مواضع در رابطه خواص کردند و از آنها خواستند که نسبت به مواضع خود مراقبت بیشتری به خرج دهند تا خدای نکرده منجر به ایجاد یاس، ناامیدی و بی اعتمادی در جامع نشوند، حال چگونه زیبنده ست که جناب هاشمی پور که عنوان سرداری نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را یدک میکشد چنین بی پروا دولت مردمی را متهم به چنین چیزی میکند.
ایشان گویا فراموش کرده اند چگونه و چطور از اعتمادی که در قرارگاه خاتم الانبیا (ص) به ایشان شده بود با جمع کردن نزدیکان قومی خود در حلقه برخوردارن، یک شبه از فرش فقر به عرش مکنت مالی رسانده اند که حال خود را منتقد و دلسوز جای میزنند، مگر خود وی چهار سال سکاندار نمایندگی مردم کهگیلویه بزرگ در مجلس شورای اسلامی نبوده اند و از یاد برده اند که کارنامهی فاجعه بارشان چگونه با (نه) بزرگ مردم در اسفندماه ۹۸ مهمور به مهر مردودی شده است؟ ایشان ک داعیه دار طرحهای توسعه محور هستند چرا علارغم امکان و پتانسیل سرمایه گذاری با توجه به مکنت مالی که دارند هیچگاه هیچ سرمایه گذاری توسعهای و اقتصادی در شهرستان نداشتند و بیشتر سرمایه خود را معطوف خارج استان و آنهم در طرحهای بنگاهی کرده اند؟ ایشان که اینچنین بر طبل بی اعتمادی بین جامعه و دولت میکوبد آیا نمیداند که نتیجه این بی اعتمادی چیزی جز خروج سرمایه انسانی و اجتماعی از مدار دولت_حاکمیت نیست و این خروج میتواند عواقب وحشتناکی از جمله رواج دولت گریزی و قانون گریزی به همراه داشته باشد و در نهایت تهییج کننده جامعه به آنارشیسم باشد، اینکه چرا این خطای بزرگ از سمت جناب عدل هاشمی پور سرزده است نیاز به واکاوی دارد که در مقالی دیگر به آن خواهیم پرداخت، اما در پاسخ به اتهامی که ایشان متوجه دولت انقلابی و مردمی کرده اند باید عرض کنم که اتفاقا به لحاظ تنوع قومیتی در بدست آوردن پستهای مدیریت شهرستانهای چهارگانه این دولت بیشترین تنوع را دارد به نحوی که میتوان مدعی شد تقریبا از ظرفیت شایستگان تمام طوایف در کرسیهای مدیریت شهرستان استفاده شده است و اینکه جناب هاشمی پور این چنین بی پروا اقدام به ایراد چنین اتهاماتی میکند آدم را یاد مصاحبهی قبل از انتخابات ۹۸ میاندازد که بدون هیچ استثنایی پیشرفت تمامی پروژهها را ۷۰ درصد میخواند، حتی پروژههای که از روی کاغذ فراتر نرفته بودند، ادعایی که در آن زمان به طعنه با عنوان کمپین ۷۰ درصد از آن یاد میشد.
شاید بهتر باشد جناب هاشمی پور و تیم مشاوران ایشان به جای ایراد سخنان دور از واقعیت و اتحاد شکن و رواج بی اعتمادی و بدبینی نسبت به نظام در جامعه، تلاش کنند تا عملکرد ایشان را آنالیز و به افکار عمومی ارائه کنند و باور داشته باشند که جامعه میبیند و میفهمد همانگونه که در اسفند ۹۸ این فهم را به نمایش گذاشتند که اگر همچون نامشان واقعا *عدل* را رعایت میکردند چنین نمینگاشتند.