اختصاصی هما خوزستان
معصومه پرویزی بابادی
آسمان سخاوتش را گسترده است و ابرها حکم باران داده قطرات شفاف و درخشان باران رقصان از آسمان به زمین تشنه می رسند چنان مهربان و دلسوز به زمین میآیند که غبار دلتنگی و گرد مشکلات را میزدایند. باران این نعمت و رحمت الهی چنان سخاوتمند است که آسمان محمل امن خود را رها نموده و به دیدار زمین میآید.
باران چنان زیبایی دارد که نمازشگر روح و روان است و طرح زیبای تبسم را بر چهره مردم مینشاند همه از آمدنش شادمان هستند. در شهر یا روستا فرقی نمیکند همین که آسمان دلتنگیش را شروع کند و از چشمهای ابرناک خود دانههای مرواریدی باران را سرازیر کند نوای شادی بر روی زمین برای زمینیان سر داده میشود.
آری حکایت نزول باران حکایت آب بر آتش است این نعمت خداوند جنگل و درختانش را بیابان و کوههایش را حیات وحش و محیط زیست را دریا و جویبارش را انسان و زراعتش را همند میکند. به هوای آسمان لطافت میبخشد غبار آلودگیها را میشوید و با خود میبرد. باران شادی کودکانه را در کوچه و پس کوچهها رقم میزند کودکان چتر به دست در هوای بارانی از خانهها بیرون آمده و با یکدیگر به بازی و شادی میپردازند.
سپاس برای خداوند مهربان انسانها در زندگی شهری و ساختمانهای بلند خودروها و ترافیک خسته و روح و روانشان از سر و صدا بوق ماشینها همهمه و صحبت در اجتماع بازار و بازاریان خسته شده است. اما این نوای دلنشین باران و صدای شرشر آب و چکیدن آب است که جان تازهای با آنها میبخشد.
آسمان که دست و دل باز می شود حیات بشر تداوم پیدا می کند، چرخه اکوسیستم راهش را ادامه می دهد، نم نم باران قطره قطره زندگی و امید هستند که خیر و برکت در بین ما انسان ها ایجاد می کند.