مساله شناخت شخصيت و مقام حضرت فاطمه زهرا(س) به مساله بسيار مهمي بر ميگردد كه توجه كافي و شايسته به آن نشده است. صورتش هست اما بايد به باطن و معناي آن بيشتر پرداخته شود كه آن مساله ولايت است.
اولياءالله در قرآن بسيار آمده است، عدهاي از مسلمانها به اين مساله كمتر توجه كردند. «ألا إِنّ أوْلِياءالله لا خوْفٌ عليْهِمْ ولا هُمْ يحْزنُون» آيات بسياري در مورد ويژگيهاي اولياءالله هست؛ يك آيه همين آيه هست كه خواندم.
هر كسي ولي خدا نيست. فرمود اولياي خداوند كساني هستند كه «إِنّ عِبادِي ليْس لك عليْهِمْ سُلْطانٌ» اولياءالله كساني هستند كه شيطان نميتواند در آنها تصرف كند، آنها معصوم هستند.
باطن دين ولايتاللهي است. ولايتالله است. ولايت حقيه الهيه ولايتي كه ما حضرت علي (ع) و ائمه (ع) را به آن ميشناسيم. ولايت، باطن همه اديان است و اگر برداشته شود دين فاسد ميشود؛ چنانچه ميبينيم در اديان ديگر خاصه در اديان ابراهيمي، يهود و مسيحيت، ولايت رفت و به چيز ديگري تبديل شد. بنابراين ما بايد ببينيم كه ولايتالهيه چيست كه باطن همه اديان است و حضرت فاطمه (س) چه مقامي دارد.
چهارده معصوم، لُبّ ولايت هستند. حضرت رسول (ص) خاتم نبوت و خاتم ولايت است، منتها ظهور او به رسالت است نه به ولايت، ولي باطن ولايت را دارند، همانطور كه حكماي الهي در اين باره بحثهاي كافي و وافي و شافي كردند كه لامزيد عليه و ما بايد اين بحثها را بخوانيم.
باطن رسالت و نبوت، ولايت است. اگر ولايت رابرداريم اصلا نبوتي باقي نميماند. اگر ولايت رابرداريم اصلا رسولي باقي نميماند. اما حضرت فاطمه(س) داراي ولايت مطلقه الهيه هستند. ما بايد واقعا ولايت را از ديد يدالحقي توجه كنيم كه جنبه حقي دارد.
عالم اسلام درست نميشود، مگر اينكه رابطه خودش را با ولايت لدالحقي كه هم جنبه لدالخلقي دارد و هم جنبه لدالحقي دارد، درست كند. اگر ولايت لدالحقي برود، دين از بين ميرود. امروزه گرايشهايي در جهان اسلام پديد آمده است كه توجه صرف به ظاهر است و ولايت در آنها راهي ندارد.
حضرت زهرا (س) پدري مانند حضرت رسول (ص) و زوجي مانند حضرت علي(ع) داشتند. بسياري از اصحاب، حضرت را از پيامبر(ص) خواستگاري كردند ولي حضرت قبول نكرد، ولي وقتي حضرت علي(ع) خواستگاري كردند حضرت قبول كردند و اين در حقيقت يك تزويج الهي بود.
اما بعد از رحلت حضرت رسول(ص) چه كسي وارث اين ولايت است؟ تنها اولياءالله ميتوانند چنين ادعايي كنند كه همان اهل بيت(ع) هستند. البته مومنان بهطور عام. «اللّهُ ولِيُّ الّذِين آمنُواْ يُخْرِجُهُم مِّن الظُّلُماتِ إِلى النُّوُرِ» بهطور عام كسي كه مومن است از ولايت بهرهمند ميشود.
«اللّهُ ولِيُّ الّذِين آمنُواْ يُخْرِجُهُم مِّن الظُّلُماتِ إِلى النُّوُرِ». «الولي» اسمي از اسماي الهي است. رسول اسم خداوند نيست، خداوند، رسول نيست. نبي هم اسم خدا نيست. خداوند در قرآن ميفرمايد: «هُو الْولِيُّ»، او ولي است. الولي يعني ولايت تامه از آن خداست.
اهل بيت (ع) و چهارده معصوم (ع) ظهور ولايتالهيه هستند. با حضرت رسول(ص) رسالت به تمام ميرسد ولي عهد ولايت و وصايت آغاز ميشود و اين تجلي او در امامت به معناي اصلي كلمه است كه باطن امامت، ولايت است، يعني اگر ولايتالهيه رابرداريم، امام هم باقي نميماند.
٭ رييس انجمن حكمت و فلسفه ايران