شبکههای اجتماعی عناصری گنگ و بدون جهت هستند و این کاربر است که میتواند از این ابزار در راستای اهداف خود بهره بگیرد.
سید علی موسوی/ شبکه اجتماعی برای تفریح و سرگرمی میتواند
ابزار خوبی باشد. به خصوص اگر به جنبه آموزشیاش هم توجه شود، سرگرمی و تفریح میتواند
جنبه کاملا آموزشی هم به خودش بگیرد. چیزی که از آن با عنوان «آموزش از طریق سرگرمی»
educatmentt اسم میبرند. از بعد تهدید
هم میتوان، جنبههای اتلاف وقت، یا نوع و مدل سرگرمی که باعث تخریب مولفههای مثبت
در شخصیت طرف بشوند، نام برد.
هر شبکه اجتماعی فضای خاص خود را دارد
شبکههای اجتماعی را فرد میسازد. ساختار بنیادی فیسبوک و تلگرام
تفاوتی با هم ندارند. آن چه متفاوت است، شکل و امکانات آنان است. هر فرد دوستان و حلقههای
خود را میسازد. یعنی نمیتوان ادعا کرد که فیسبوک یا توییتر یا دیگر شبکههای اجتماعی،
کدامیک علمیتر است. اما در توییتر نزاع سیاسی بیشتری است تا فیسبوک. فیلتر شدن فیسبوک
در سالهای اخیر باعث شده بسیاری از کاربران مذهبی از آن رویگردان شوند.
ساختار مونولوگی توییتر و محدود بودن کاراکترها در هر پست، آن
را متفاوت با دیگر شبکههای اجتماعی و خود به خود برای بحث محدودیتهای ایجاد کرده
است. بر خلاف رشد دیگر شبکههای اجتماعی واتساپ ریزش داشته است. شاید مهمترین دلیل
آن متروکه ماندن و عدم توسعه آن باشد. ریزشها و عدم توسعه نرمافزاری باعث شد که واتساپ
از فضای جدی مباحثات جدا شود و به سوی گفتوگو در باب زندگی و روزمره کشیده شود. از
سوی دیگر، محدود بودن کاربران و قدمت دوستیها فضا را صمیمی و خودمانیتر کرده است.
جو و فضای حاکم بر هر کدام از شبکهها، حداقل در فضای ایرانی
فارسی متفاوت هست. جدای از جو، گاهی هویت و ایده یک سایت که از طریق ابزارهایش فعالشان
کرده نیز هر شبکه را متفاوت میکند. همچنین همین هویت و ابزارها روی شخصی که دارد توی
آن شبکه هم فعالیت میکند تاثیر خاصی میگذارد.
کاربردهای متنوع
نوع کارکرد شبکه و نوع ارائه محتوا در میان کاربران موثر است.
مثال واضح آن شبکه لینکدین است که بیشتر برای کار و ارتباطات علمی و تخصصی به کار میرود
و در میان شبکههای اجتماعی علمیتر است. یا وقتی شبکهای همچون توییتر شعار خود را
«what happening» میگذارد نقش اطلاعرسانیاش
پررنگتر میشود و به آن اضافه کنید محدودیت حجم کاراکترها، باعث میشود که عمق مطالب
کاسته شود.
ساخته دست کاربران
شبکههای اجتماعی را کاربران میسازند. استفاده کاربران و میزان
آگاهی و دانششان، سلایق و علاقهمندیها و دغدغهشان و… متفاوت است. نمیتوان حکمی
کلی برای فضای حاکم بر شبکههای اجتماعی نوشت؛ زیرا شبکههای اجتماعی شکلی هستند که
کاربران منفرد محتوایش را میسازند. این محتوا به فرد بستگی دارد و افراد یک جامعه
یکسان نیستند. هر گوشهای و هر فردی دنیایی متفاوت با دنیای دیگران برای خود ساخته
است. مگر اینکه خود شبکه اجتماعی از قبل جهتدهی خاصی را تعیین کرده باشد.
به همین دلیل است که هر کس میتواند در فضای شبکههای اجتماعی،
کاربری خاصی را تعریف و آن را گسترش دهد. به عبارت دیگر این شبکهها عناصری گنگ و بدون
جهت هستند و این کاربر است که میتواند از این ابزار در راستای اهداف خود بهره بگیرد.
از این رو بیراه نیست اگر فعالیت در فضای مجازی را به عنوان راهکاری برای جذب مخاطبان
فعالیتهای فرهنگی به کار گیریم.
چند توصیه…
هر روزتان با دیروز متفاوت باشد. میتوان از صحبت با دیگران
چیزهای زیادی یاد گرفت.
دقت کنید وقتتان برای کاری برود که مفید باشد.
…و به بیان کلی تر: عالم
محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنید!