به گزارش تابناک کرمان، استانی که در عرصه کشاورزی شهرهام، طعم تولیدات کشاورزیم تا این حد توسعه و گسترش پیدا کرد ، که روزگارانی استعمارگران، در اراضیم مارچوبه میکاشتند، محصولی که کشت آنرا در کشورهای خودشان در برهم زدن بافت و ساختمان خاک مضر تشخیص داده بودند. ولی محصولش در بازار جهانی به شدت مورد رقابت بود. کاشتند و کاشتند و بخشهای عمده از بهترین زمینهایم را تخریب و لم یزرع نمودند، کاشت خیار به روش انتقال شن و ماسه رودخانه بر روی زمینهایی که درصد رس آنها غالب بود، از دیگر گلکاریهایی بود که برای پیش رس نمودن محصول قبل از روی کار آمدن کار گلخانه و گلخانهداری متداول گردید. آنها هم با همدستی سلف خران برای تخریب و شن زار نمودن زمینها دریغ ننمودند. مشرف بودن مناطق کوهستانی و سلسله جبال زاگرس و راهاندازی رودخانهها هم وسیلهای شد ، که استانهای همجوارم به من چشم بدوزند. تونلهای کوهرنگ را بخوبی شنیدهاید، یعنی با سه تونل آبهایی که در دشتهایم جولان میدادند و وسیله رونق بخشیدن به کشاروزی میشدند، به سمت استان چهار محال بختیاری و از آنجا هم به اصفهان هدایت نمودند. در استان کرمان ، شهرهای زرند، رفسنجان، یزد کاندید انتقال آب شده و شرکت تشکیل دادند. خودم با مجموعه اراضی کشاورزی و آبها به تعادل رسیده بودیم و مشغول تولید بودیم و اغلب شهرها و استانها را بی نصیب نمیگذاشتیم. نفتم که برای آحاد مردم ایران و جهان جا افتاده و بواسطه ان عظمت و ابهت پیدا کرده ام. خلاصه رونق ویژهای داشتم و روزگار میگذراندم . تا اینکه از یک ماه قبل از سال 1398 یعنی اسفند ماه 1397 کار بارندگی و به راه افتادن سیل در گوشه و کنارم راهاندازی گردید. سیل و سیلاب برایم تازگی نداشت و اینچنین دورههایی را قبلاً هم در عمر خودم یاد میآورم.
ولی یکدفعه همه را بهت زده نمود. آنها که در مقام علمی و دانشگاهی یا مسئولیت های کلیدی در وزارت نیرو متعجب شدند، برای خیلی تاسف بار بود آنها انتظار آرامی و آرامش ازم داشتند ,که فقط ازم بهره ببرند. چطور نتوانستند فکر کنند که برای اینجنین روزهایی هم انحراف آب حتی با تونل ایجاد نمایند که بخشهایی از سیلابها را به دشتهای خشک استان یزد و کرمان منتقل نمایند. تا با نفوذ چشمه سارها، قنوات و یا حتی آب سفرههای زیر زمینی را افزایش دهند؟ چرا بررسی ننمودند که میشود در مناطق کوهستانیام سدهایی بزنند که این قبیل سیلابها را ذخیره و منتقل نمایند.
انتهای پیام/حسن اشرف گنجویی