![](/files/fa/news/1399/4/31/615366_435.jpg)
یک جامعهشناس گفت: ماسک زدن یک نماد از پرستیژ بالای اجتماعی بوده و هست و در واقع استفاده از ماسک، نشان دهنده کلاس بالای اجتماعی، احترام به دیگران و رعایت حریم آنها است.
به گزارش ایسنا، خاورزمینی با بیان اینکه مردم برای استفاده از ماسک باید توسط نهادهای مربوطه اقناع شوند چراکه باورهای غلط جامعه در عدم استفاده از ماسک تأثیرگذار است، مطرح کرد: بایدها و نبایدهای رفتاری ما در مواجهه با نیاز زمان، سادهترین تعریفی است که میتوان از هنجار ارائه داد و از آنجایی که الان ماسک زدن یک نیاز اجتماعی است بنابراین در جامعه گسترش یافته و به هنجار تبدیل شده است.
وی با اعلام وجود منابع متعدد برای تولید هنجار در اجتماع، توضیح داد: نخستین علت برای به وجود آمدن هنجارها، ضرورت اجتماعی است؛ یعنی وقتی وجود یک چیزی در جامعه ضروری باشد باید به هنجار تبدیل شود، دومین علت تبدیل یک کُنش به هنجار مُد و تبلیغات است که آن هم به واسطه یک نوع القای نیاز به وجود میآید که حتی میتواند یک نیاز کاذب باشد و علت سوم به وجود آمدن هنجارها، دستور حاکمیت است و یک حکومت میتواند کنش یا پدیدهای را به هنجار تبدیل کند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: هر کدام از این موارد میتواند کنشها را به هنجار، یعنی چیزی که اکثریت جامعه آن را رعایت میکنند، تبدیل کند. برخی میگویند هنجار چیزی است که باید انجام شود، اما در دیدگاه اجتماعی این بایدها و نبایدها باید به صورتی باشد که اکثریت جامعه به آن پایبند باشند تا بتوان از آن به عنوان هنجار نام برد بنابراین پایبندی مردم به هنجارها و شرایط آنها با هم متفاوت است و ما میتوانیم یک هنجار ۹۹ درصدی یا یک هنجار ۵۰ درصد به اضافه یک نفر داشته باشیم.
وی با بیان اهمیت اقناع در تبدیل کنشها به هنجارهای اجتماعی، تشریح کرد: هر کدام از موارد فوق برای تبدیل یک کنش به هنجار، نیازمند اقناع است به طوریکه اگر اقناع انجام نشود حتی با فشار و زور حاکمیت نیز هنجار به وجود نمیآید همانطور که در مسئله استفاده از ماسک، مردم هنوز اقناع نشده اند و نمیدانند ماسک زدن برای خودشان خوب است.
خاورزمینی در رابطه با متولیان اقناع جامعه برای استفاده از ماسک اظهار کرد: اقناع در هر مسئله بر عهده کسی است که میخواهد آن کنش را نهادینه و به هنجار تبدیل کند. اگر خانم دکتر محرز به عنوان بزرگترین کروناشناس ایران بحثی در رابطه با استفاده از ماسک بیان میکند، باید در قالب یک مصلح اجتماعی با دلایل پزشکی آن را به یک هنجار اجتماعی تبدیل کرده و به نحوی صحبت کند که مردم اقناع شوند.
وی در رابطه با دستورهای حکومتی مبنی بر استفاده اجباری از ماسک، بیان کرد: برای تبدیل یک کنش به هنجار توسط نهادهای حاکمیتی، صرف اینکه بگوییم این یک دستور است، کافی نیست و باید اقناع نیز انجام شود. حکومت در حال حاضر تلاش میکند از تمام امکانات مانند مصلحان اجتماعی، پزشکان، هنرمندان، مسئولان و حتی تأکید مؤکد شخص رهبری برای اقناع مردم استفاده کند.
خاورزمینی با بیان اهمیت صداقت در اقناع توضیح داد: در هرکاری به هر علتی اگر صداقت را کنار بگذاریم، اقناع کردن به خوبی انجام نمیشود و دچار مشکل میشویم؛ به عنوان مثال سه ماه پیش مسئولان وزارت بهداشت که الان میگویند استفاده از ماسک الزامی است، میگفتند ماسک زدن ضرورت ندارد و ضعیفترین حافظهها هم حتی سه ماه گذشته را به خاطر میآورد و این عدم صداقت با مردم مانع از اقناع آنها به استفاده از ماسک میشود.
وی با اعلام اینکه باید مراقب هرز رفتن سرمایههای اجتماعی باشیم، تصریح کرد: در آن روز به علت اینکه اطلاعات بهداشتی ناقص بوده، ماسک نبوده یا هر چیز دیگر لازم بوده بگویند استفاده از ماسک ضروری نیست و این پیام را کسانی دادند که مردم به آنها اعتماد داشتند و بدین ترتیب مدیران بخش بهداشت و درمان با این صحبتها به نوعی سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهند.
این جامعه شناس ادامه داد: اگر واقعاً بحث پزشکی بوده و علت سیاسی و یا اقتصادی نداشته باید اقناع صورت بگیرد و به مردم بگویند که فلان کشور به ما اطلاعات غلط داده و ما براساس گفتههای آنها، این خبر را منتشر کردیم، اما پس از پژوهشهایی که انجام دادیم به نتایج دیگری دست یافتیم و حالا بهتر است مردم از ماسک استفاده کنند بنابراین حتی اگر بخواهیم کنشی را به یک هنجار حتی کوتاه مدت هم تبدیل کنیم باید اقناع به خوبی انجام شود.
وی با بیان اهمیت باورهای غلط جامعه در عدم استفاده از ماسک، تبیین کرد: وقتی اقناع صورت بگیرد موضوع تبدیل به باور میشود و وقتی مردم به یک موضوع باورمند شوند آن وقت براساس باور خود عمل میکنند و ما الان یکسری باورهای اشتباه هم در جامعه داریم؛ عدهای از افراد جامعه فکر میکنند ماسک نزدن یک کار شجاعانه است، این افراد میگویند ترسی از بیماری ندارند، بدن آنها قوی است و مبتلا نمیشوند. عدهای دیگر که اتفاقاً در اقشار مختلفی هستند میگویند ما وجود این بیماری را باور نداریم بنابراین از ماسک استفاده نمیکنند.
خاورزمینی با اعلام وجود یک باور قدیمی که در آن فکر میکنند «هر کسی ماسک میزند بیمار است و باید از برخورد با آن اجتناب کرد»، توضیح داد: در گذشته هر کسی ماسک میزد میگفتند مریض است، اما باید به این نکته توجه داشته باشیم در گذشته و در وضعیت موجود، افرادی که از ماسک استفاده میکنند یا میکردند، علاوه بر علت وجود آلودگیهای محیطی، تلاش میکنند در صورت ناقل بودن، این ویروس یا هر عامل بیماری زای دیگر را به دیگران منتقل نکنند و یک حریم بهداشتی و اجتماعی برای دیگران تعریف کنند و به آن احترام بگذارند.
وی ادامه داد: در حالیکه در گذشته (چند ماه پیش) زدن ماسک یک داغ اجتماعی تعریف میشد، اما در واقع یک نماد از پرستیژ بالای اجتماعی بوده و هست، در واقع استفاده از ماسک، نشان دهنده کلاس بالای اجتماعی، احترام به دیگران و رعایت حریم آنها است و ما در برخی پوسترهای علمی نیز میبینیم این مسئله را مطرح میکنند، اما باید تلاش بیشتری شود بنابراین استفاده از روش مُد کردن یا مُد شدن این موضوع اهمیت ویژهای پیدا میکند و این مسئله باید بین مردم جا بیفتد که ماسک زدن احترام به دیگران است و کسی که رعایت نکند به حریم دیگران تجاوز کرده است.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: در برخی از اقشار اجتماعی فرد ممکن است به تمام موارد آگاهی داشته باشد، اما از داغ اجتماعی آن بترسد چراکه فکر میکند با استفاده از ماسک به یک فرد ترسو یا بیمار مبدل یا متهم میشود پس برای مدیریت یک موضوع نباید فقط به دنبال یک عامل مسلط باشیم بلکه باید همه موارد فوق باهم و به صورت مجموعهای از عوامل بررسی و مدیریت شوند.
وی در رابطه با مشکلات اقتصادی که منجر به عدم استفاده از ماسک میشود نیز بیان کرد: با وجود بیکاریهای گسترده و فشارهای اقتصادی موجود در جامعه، شرایط برخی به گونهای است که نمیتوانند روزانه شکم خانواده خود را سیر کنند و طبق آمار رسمی اعلام شده توسط دولت، کرونا یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در ماه به صورت مستقیم و غیرمستقیم، هزینه خانوارها را افزایش داده در صورتی که افرادی در جامعه ما حضور دارند که برای زنده ماندن به ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان یارانه احتیاج دارند.
خاورزمینی با بیان عدم توانایی مردم در تهیه ماسک و سایر اقلام بهداشتی، توضیح داد: کارگرانی در جامعه وجود دارند که با درآمد کمی بیش از یک میلیون تومان زندگی میکنند و توانایی مالی رعایت نکات بهداشتی و پروتکلها را ندارند. افرادی در جامعه ما وجود دارند که میگویند شرمنده خانواده هستند و حاضرند بمیرند، حال شما این افراد را تشویق به استفاده از ماسکی کنید که ارزانترینش قیمت دو تا نان سنگک یا دو، سه تخم مرغ است.
وی در پایان تأکید کرد: باید فکر اساسی برای معیشت مردم شود و این مسئولیت کلان حاکمیت است که باید این اقتصاد افسار گسیخته را مدیریت کند. هنوز جامعه در حال استفاده از پس اندازهای مادی و معنوی خود است و هنگامی که این سرمایه یا پس اندازها که حتی شامل انبار و یا وجدان افراد با وجدانی است که هنوز جنس را با قیمت قبل به فروش میرسانند و یا پس اندازهای اندک و حتی زنان خانه داری که هنوز چند قطعه طلا در دست دارند، به پایان برسد، اوضاع بسیار فاجعه بارتری را شاهد خواهیم بود.