به عقیده وی دونالد ترامپ طی چهار سال ریاست جمهوری در ایالات متحده با سیاستهای جنون آمیز و زیاده خواهیهای خود در ازای دریافت دلارهای نفتی از جانب طرفهایی که از اقدامات دیوانهوار وی سود می بردند آسیب زیادی به خاورمیانه وارد کرد. اکنون این طرفها در تلاش هستند تا برای جبران شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وجلوگیری از نابود شدن بهای سنگین مالی و سیاسی که در چهار سال گذشته در راستای سیاستهای ترامپ پرداخت کردهاند، روی جانشین او حساب کتند.
به گفته امین حطیط، در اینجا بحث ما پروندههایی است که جدا از مسائل تسلیحاتی، ائتلافها، روابط بینالملل و جنگهای اقتصادی امنیتی و سیاسی، مستقیماً منطقه را هدف گرفته؛ از بحران سوریه و عراق تا پرونده هستهای ایران و طرح ضد فلسطینی معامله قرن و نفوذ ترکیه و جاه طلبیهای عربستان. اکنون قصد داریم بررسی کنیم که آیا «جو بایدن» رئیس جمهور منتخب ایالات متحده تغییری در روند پیشبرد برنامههای آمریکا در خاورمیانه ایجاد خواهد کرد و اینکه آیا واقعا ماهیت سیاستهای دولت این رئیس جمهور دموکرات با ترامپ متفاوت است.
در این مقاله آمده است: گفتیم که اکنون پروندههای اصلی مربوط به خاورمیانه از دست ترامپ خارج شده و این جو بایدن است که باید برای رسیدگی به آنها و یا تغییرشان در مسیر سیاست جدید ایالات متحده دست به کار شند. در اینجا بسیاری از کارشناسان پیشبینی میکنند که ممکن است تغییراتی در عملکرد آمریکا نسبت به این پرونده ها مطابق موارد زیر صورت بگیرد:
-جنگ با سوریه و حضور آمریکاییها در این کشور و عراق: باتوجه به مواضع اعلام شده و واقعیتهای موجود روی زمین انتظار نداریم که دولت جوبایدن تصمیمی برای خروج از عراق و سوریه داشته باشد. سیاست ایالات متحده تحت رهبری رئیسجمهور جدید آن به سمت وضعیتی پیش میرود که اعلام شکست «بهار عربی» (تحولات منطقه عربی در سال ۲۰۱۱ که آن را به فروپاشی کشاند) در آن نیست؛ چراکه این تحولات موسوم به بهار عربی به دست خود دموکراتها در دوره دولت باراک اوباما به راه افتاد. بنابراین در اینجا سوریه و عراق باید هوشیار باشند که در برابر یک دولت آمریکایی قرار دارند؛ دولتی که همانند همه دولتهای ایالات متحده در تلاش برای فعال کردن پرونده های تقسیم و تجزیه کامل کشورهای عربی و در راس همه آنها عراق و سوریه است. این فرضیه زمانی محتمل تر می شود که به یاد میآوریم بایدن در دوره اوباما یکی از حامیان پروژه تجزیه عراق و سوریه بود.
البته درست است که در سایه متغیرهای موجود در منطقه و تغییر معادله های آن پس از اوج گیری محور مقاومت، اجرای این پروژه آمریکا کار ساده ای نیست؛ اما به خطری تبدیل شده که شدت آن اگر افزایش نیابد کم نخواهد شد.این بدان معناست که عراق و سوریه نمیتوانند امیدوار باشند تا دولت بایدن آنها را به حالت عادی بازگرداند. در واقع تحقق ثبات و امنیت در این دو کشور تنها با حمایت متحدانشان (کشورهای عضو محور مقاومت محقق می شود.
- معامله قرن: در رابطه با این طرح ضد فلسطینی که دونالد ترامپ پایهگذار آن بود ، نزدیک ترین احتمال حالت انجماد و تعلیق آن در دوره بایدن است؛ زیرا طبق مواضعی که بایدن اعلام کرده و دولت دموکراتها پیش از ترامپ بر آن تاکید داشتند حل مسئله فلسطین بر اساس یک توافق دوجانبه است. از سوی دیگر موانع زیادی برای اجرای این طرح وجود دارد. در واقع در دوره دولت جو بایدن مسئله فلسطین وارد مرحله آشفتهای خواهد شد که همانند دورههای قبل نه می توان طرح های یکجانبه صهیونیستی را برای حل آن اجرا کرد و نه یک راهحل بنیادین که حقوق فلسطینیان را در نظر گرفته و آنها را راضی کند وجود خواهد داشت. اما در هر صورت مخالفان طرح معامله قرن در آمریکا می توانند در تاریخ خود ثبت کنند که موفق به جلوگیری از اجرای این طرح شدند.
- پرونده هسته ای ایران: پس از یک دوره طولانی انجماد در این پرونده و خروج دولت دونالد ترامپ از آن همان طور که از شواهد پیداست دموکراتها اعلام کردهاند تغییرات اساسی در این زمینه رخ خواهد داد. البته انتظار نداریم که آمریکا به شکل کامل به این توافق برگردد یا ایران به شرایط آن راضی شود؛ اما شاهد مصالحهای خواهیم بود که ایران با حفظ حقوق خود از آن سود می برد.
- پیشروی های ترکیه در منطقه: قطعا تجاوزات ترکیه در خاورمیانه با واکنش جدی آمریکاییها مواجه خواهد شد که مانع از ادامه آن می شود و قطعاً دولت بایدن، ترکیه و شخص «رجب طیب اردوغان» را از جایگاهی که غرب در سالهای اخیر برای آنها تعیین کرده پایین خواهد کشید.
- رویاهای عربستان وخلیج فارس و جنگ یمن: میتوان گفت که ممکن است یمن در منطقه یکی از ذینفعان سیاستهای دولت جو بایدن باشد ؛ زیرا به نظر نمیرسد که دولت دموکراتها فرصت بیشتری به عربستان در جنگ یمن بدهند و احتمالاً یک سال آینده این جنگ بدون تحقق هیچ دستاوردی برای سعودیها به پایان خواهد رسید.